معنی فرمانبردار، مطیع، (دربازی ورق) دارای دست قوی که , قابل توپ زدنباشد، پیشنهادشدنی, معنی فرمانبردار، مطیع، (دربازی ورق) دارای دست قوی که پ قابل توپ زدنباشد، پیشنهادشدنی, معنی tckاjfcbاc، kzdu، (bcfاxd mcr) bاcاd bsت rmd li , rاfg تm/ xbjfاab، /dajiاbabjd, معنی اصطلاح فرمانبردار، مطیع، (دربازی ورق) دارای دست قوی که , قابل توپ زدنباشد، پیشنهادشدنی, معادل فرمانبردار، مطیع، (دربازی ورق) دارای دست قوی که , قابل توپ زدنباشد، پیشنهادشدنی, فرمانبردار، مطیع، (دربازی ورق) دارای دست قوی که , قابل توپ زدنباشد، پیشنهادشدنی چی میشه؟, فرمانبردار، مطیع، (دربازی ورق) دارای دست قوی که , قابل توپ زدنباشد، پیشنهادشدنی یعنی چی؟, فرمانبردار، مطیع، (دربازی ورق) دارای دست قوی که , قابل توپ زدنباشد، پیشنهادشدنی synonym, فرمانبردار، مطیع، (دربازی ورق) دارای دست قوی که , قابل توپ زدنباشد، پیشنهادشدنی definition,